چوب گنده و مضبوطی که پس در بسته گذارند. (ناظم الاطباء). از بعضی ثقاه مسموع است که دو چوبی است سوراخ کرده بر پشت در بردو تختۀ در نصب کنند و چوبی دیگر در آن اندازند برای استحکام. (از آنندراج). کلون. کلید: چل مرد در سرای سنبل خان اند جمعی که به هند راندۀ ایرانند. سلیم (از آنندراج). ، در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه پایه، و ستونی از خشت و گل است که پشت دیوار شکسته برآرند و بدان وسیله موقتاً دیوار را از سقوط نگهدارند. ستونی از سنگ و خشت و گل که به شکل ’گونیا’ پشت دیوار شکسته یا کج شده طوری بنا کنند که دیوار برضلع عمودی ’گونیا’ تکیه دارد و قاعده گونیا مماس برزمین است
چوب گنده و مضبوطی که پس در بسته گذارند. (ناظم الاطباء). از بعضی ثقاه مسموع است که دو چوبی است سوراخ کرده بر پشت در بردو تختۀ در نصب کنند و چوبی دیگر در آن اندازند برای استحکام. (از آنندراج). کلون. کلید: چل مرد در سرای سنبل خان اند جمعی که به هند راندۀ ایرانند. سلیم (از آنندراج). ، در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه پایه، و ستونی از خشت و گل است که پشت دیوار شکسته برآرند و بدان وسیله موقتاً دیوار را از سقوط نگهدارند. ستونی از سنگ و خشت و گل که به شکل ’گونیا’ پشت دیوار شکسته یا کج شده طوری بنا کنند که دیوار برضلع عمودی ’گونیا’ تکیه دارد و قاعده گونیا مماس برزمین است
مخفف آزاد مرد است که جوانمرد و کریم وصاحب همت باشد. (برهان قاطع). و رجوع به آنندراج و فرهنگ شعوری و زاد در همین لغت نامه شود: زاد مردی چاشتگاهی دررسید. مولوی
مخفف آزاد مرد است که جوانمرد و کریم وصاحب همت باشد. (برهان قاطع). و رجوع به آنندراج و فرهنگ شعوری و زاد در همین لغت نامه شود: زاد مردی چاشتگاهی دررسید. مولوی
مرد بزرگ. بزرگمرد، کدخدا و ریش سفید بازار و محله و اصناف. (برهان) ، در بیت زیر گویا مرادف کاروانسالار و بزرگ قافله است: سالار بار مطران مه مرد جاثلیق قسیس باربر نه و ابلیس بدرقه. سوزنی
مرد بزرگ. بزرگمرد، کدخدا و ریش سفید بازار و محله و اصناف. (برهان) ، در بیت زیر گویا مرادف کاروانسالار و بزرگ قافله است: سالار بار مطران مه مرد جاثلیق قسیس باربر نه و ابلیس بدرقه. سوزنی